بنابر نقل بسیاری از مفسران،ادریس جد پدری نوح است.نام او در تورات «اخنوخ» و در
«عربی» ادریس می باشد و برخی آن را از ماده درس میدانند؛زیرا ادریس کسی
بود
که با قلم خط نوشت و نویسندگی کرد.او افزون بر مقام نبوت،به علم نجوم و
حساب و هیئت احاطه داشت و نخستین کسی بود که طرز دوختن لباس را به انسانها
آموخت.نامش،دو بار در قرآن،آن هم با اشارههای کوتاه آمده است:(در سوره مریم ایات
58 و 57 و 56 و در سوره انبیاء ایه 86 و 85 آمده است)
ادریس در قرآن
سوره مریم ایات 58 و 57 و
56
و اذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا؛در کتاب آسمانیت (قرآن) از ادریس
یاد کن که او صدیق و پیامبر بود.
صدیق به معنی شخص بسیار راستگو و تصدیق
کننده ایات خداوند و تسلیم در برابر حق و حقیقت است.
و رفعناه مکانا علیا؛ما او را به مقام بلندی
رساندیم.
اولئک الذین انعم الله علیهم من النبیین؛آنها پیامبرانی بودند
که خداوند آنان را مشمول نعمت خود قرار داد.
من ذریة آدم و ممن حملنا مع نوح
و من ذریة ابراهیم و اسرائیل؛که بعضی از فرزندان آدم بودند و بعضی از فرزندان کسانی
که با نوح در کشتی سوار کردیم و بعضی از دودمان ابراهیم و اسرائیل.(تفسیر نمونه و
قرآن ج13 از ص97 تا ص 100 و از ص 482 و ص483)
همه پیامبران از فرزندان آدم
بودند،ولی با توجه به نزدیکی آنها به یکی از پیامبران بزرگ،از آنها به عنوان ذریه
ابراهیم و اسرائیل یاد شده است،به این ترتیب،منظور از فرزندان آدم در این ایه،حضرت
ادریس است که بنابر مشهور،جد نوح پیامبر(ص) بود و منظور از فرزندان کسانی که با نوح
بر کشتی سوار شدند،حضرت ابراهیم(ع) است؛زیرا ابراهیم از فرزندان سام (فرزند نوح)
بوده و منظور از فرزندان ابراهیم، اسحاق و اسماعیل و یعقوب است و منظور از فرزندان
اسرائیل،موسی و هارون و زکریا و یحیی و عیسی میباشد.
و ممن هدینا و اجتبینا
اذا تتلی علیهم ایات الرحمن خروا سجدا و بکیا؛در میان کسانی که هدایت کردیم و
برگزیدیم،افرادی هستند که وقتی ایات خداوند رحمان برآنها خوانده شود،به خاک می
افتند و سجده می کنند و سیلاب اشکشان سرازیر میشود.
سوره انبیاء ایات 86 و
85 و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل کل من الصابرین؛اسماعیل و ادریس و ذوالکفل که همه
آنها از صابران و شکیبایان بودند و هر یک از این پیامبران،در طول عمر خود، در برابر
دشمنان و یا مشکلات طاقت فرسای زندگی شکیبایی و پایداری نشان دادند و هرگز در برابر
گرفتاریها زانو نزدند و هر یک الگویی از پایمردی بودند.
سپس قرآن،بزرگترین
بخشش الهی را،در برابر،شکیبایی و پایداریشان چنین بیان میکند:ما آنها را در رحمت
خود داخل کردیم؛چرا که از صالحان بودند.و ادخلناهم فی رحمتنا انهم من الصالحین جالب
اینکه نمیگوید ما رحمت خود را به آنها بخشیدیم،بلکه میگوید:آنها را در رحمت خود
داخل کردیم.گویی با تمام جسم و جانشان در رحمت الهی غرق شدند.(تفسیر نمونه ج13)